بوی بارون میومد
بوی خاک
حس کردم ی قطره افتاد رو دستم
و من
به این فکر کردم که چند وقته برای جمع کردن لباسا، قبل از خیس شدن زیر بارون ، ندویدم؟؟؟؟؟
سالهاااااااااااست
حس شیرینی بود ، از اون حس ها که همراه با لبخنده
واسه من یخ کردن تو زمستون هم همین حس رو داره ، همراه با لبخند
دلم تنگ شده ..
این هفته که تمام مدت بخاطر کمردرد ، استراحت مطلق بودم ، به شدت حوصله ام سر رفت
نتونستم کتاب « مرد صد ساله ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد» رو تموم کنم .مثل خیلی از کتابهایی که اخیر نتونستم تموم کنم.
اخیرا ، تعداد فیلم ها و سریالهایی که نمیتونم تا اخر دنبالشون کنم زیاد شده ،مثل کتابهایی که نتونستم تا اخر بخونم
بی حوصلگی لاعلاجم ،داره حاد میشه .
بازم دارم رو به بدحالی میرم
همون حالی که وقتی باهام حرف میزنن ،سعی میکنم تا جای ممکن نشنیده بگیرم ، چون حتی حوصله ندارم زبونم رو تکون بدم و جوابشون رو بدم
سرد میشم ... رو به افولم این روزا
پ.ن: دخترک سرگرمم میکنه ،دوستش دارم ولی گاز میگیره
پ.ن: نمیدونم حالم گرفته اس بخاطر چیزی که دکتر بهم گفته ، یا نه !! فقط میدونم حالم گرفته اس !!
بوی خاک
حس کردم ی قطره افتاد رو دستم
و من
به این فکر کردم که چند وقته برای جمع کردن لباسا، قبل از خیس شدن زیر بارون ، ندویدم؟؟؟؟؟
سالهاااااااااااست
حس شیرینی بود ، از اون حس ها که همراه با لبخنده
واسه من یخ کردن تو زمستون هم همین حس رو داره ، همراه با لبخند
دلم تنگ شده ..
این هفته که تمام مدت بخاطر کمردرد ، استراحت مطلق بودم ، به شدت حوصله ام سر رفت
نتونستم کتاب « مرد صد ساله ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد» رو تموم کنم .مثل خیلی از کتابهایی که اخیر نتونستم تموم کنم.
اخیرا ، تعداد فیلم ها و سریالهایی که نمیتونم تا اخر دنبالشون کنم زیاد شده ،مثل کتابهایی که نتونستم تا اخر بخونم
بی حوصلگی لاعلاجم ،داره حاد میشه .
بازم دارم رو به بدحالی میرم
همون حالی که وقتی باهام حرف میزنن ،سعی میکنم تا جای ممکن نشنیده بگیرم ، چون حتی حوصله ندارم زبونم رو تکون بدم و جوابشون رو بدم
سرد میشم ... رو به افولم این روزا
پ.ن: دخترک سرگرمم میکنه ،دوستش دارم ولی گاز میگیره
پ.ن: نمیدونم حالم گرفته اس بخاطر چیزی که دکتر بهم گفته ، یا نه !! فقط میدونم حالم گرفته اس !!