درخشش ابدی ذهن یک برف !!!

برف ... برف ...
فکر میکنم پررنگترین واژه تو زندگیم " آرامش" باشه که به خیلی چیزا رو در بر میگیره ، آسایش ، سلامتی خودم و اطرافیان و ..
بخاطر همین هم هست که خیلی چیزا رو تو زندگی از دست میدم که آرامشم رو از دست ندم


برای دخترم
تو برای عزیزی ، چون شبیه عکس هایی با فیلتر سیاه سفیدی
تویی که برام یاد اور روزهای برفی هستی ، وقتی که از پنجره به بیرون نگاه میکردم و رد برف توی خیابون رو میدیدم
تو عزیزی ، حتی بدون شیطنت هات
تو عزیزی ، وقتی با چشمای کهرباییت خیره میشی بهم ..
صاعقه ای در چشمانت می درخشد و من رو در خلسه ای عمیق فرو می برد
تو به من نگاه کن تا من چشم ازت برگردانم و تو اسیرم شوی .. اینگونه در دامم می افتی



دلم آواز می خواهد ، کمی هم ناز می خواهد ،اگر چه کم شود احساس ، ولیکن باز می خواهد
تو در باغی و من در داغ
تو بیکاری و من بی تاب
تو هیچی و منم هیچم
دو هیچ اندر خم هیچم


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی